زیرنویس فارسی قسمت آخر منتشر شد

داستانِ انتقامِ دختری میلیاردر به اسم "پالای" است که به طور ناگهانی همه چیزشو از دست میده. پدرو مادرش در حادثه ای کشته میشن و تمام اموالش به خاله و دختر خاله اش میرسه. ماجرا از جایی شروع میشه که "پالای" تصمیم میگیره برای گرفتن انتقام خون پدر و مادرش، از نامزد دخترخاله اش که مرد جوانی به اسم "سیوا" است، استفاده کنه. 

تا آخرین قسمت با زیرنویس فارسی جدا اضافه شد.

رامپاپت دختریه که جانشین پدرش تو یه مرکز تهیه فیلم هستش.

درسته که اسمش به معنیه فرشتست ولی همه اونو یه شیطان میشناسن

چون میتونه با نگاه و حرف زدنش هر کسی رو کله پا کنه. یوتاکارن یه بازیکنه و به تازگی منشی رامپاپت شده و …

 تا اخرین قسمت با زیرنویس فارسی جدا اضافه شد.

تو این داستان با دو تا دختر به نام های “لوکائو” و “دادا” روبرو هستیم. “لوکائو” دختر پولدار و خوشگذرانیه که نامزدی داره که عاشقشه. اما این خانم به نامزدش “رات” اصلا وفادار نیست و از اونجایی که ماه هیچ وقت پشت ابر نمی مونه، دستش برای “رات” رو می شه که به دنبالش یک جار و جنجال حسابی راه می افته، در حدی که “رات” تصمیم می گیره ازدواجو کنسل کنه. از اون طرف یک دختر مهربون و سر به زیر و باهوش داریم به نام “دادا” که چهره اش خیلی شبیه “لوکائوعه”، از قضا “لوکائو” با ماشینش به “دادا” می زنه. تو این تصادف هردوشون آسیب جدی می بینن و “دادا” هم حافظه اشو از دست می ده.. که در سریال می بینیم چه جوری جای این دو نفر عوض می شه و چه اتفاقاتی بین “رات”، “دادا” و لوکائو” می افته.. آیا “رات” می تونه بالاخره عشق واقعیشو پیدا کنه؟

زیرنویس فارسی قسمت آخر منتشر شد

جیو یه دختر آروم و معصوم هست که توی رستوران آرتیت کار میکنه و رویاش اینه یه آشپز قابل بشه ، اون عاشق سرآشپزشه ولی جیزی جز سرکوفت شنیدن از این شازده چیزی نمیشنوه. تنها کارایی که بهش سپرده میشه پادویی واسه رستوران و شستن ظرفاست تا اینکه....

زیرنویس فارسی منتشر شد

چانان پسریه که تمایلات و احساسات دخترونه در قلبش داره مانند برگی که همیشه کنار گلهاست اما نمیتونه گل باشه. او در دوره ی کودکی و نوجوانی، زمانیکه در خانه پدری زندگی میکرد به علت همین دوگانگی و احساسات دخترانه، به شدت مورد تمسخر و آزار روحی و روانی اطرافیانش به ویژه پدرش قرار میگرفت. پدرش به شدت با چانان و مادرش بد بود و حتی در حضور اونا 

نسخه زیرنویس فارسی چسبیده منتشر شد

 داستان درباره دختر یتیمی به اسم مایند است که همیشه بهش زور میگفتن و براش قلدری میکردن تا اینکه برای فرار از مشکلاتش،تصمیم میگیره خودشو بکشه اما به طور معجزه آسایی زنده میمونه اما تمام حافظه اش از دست میده. از طرفی پلیس ها به دنبال دختری به اسم مین میگردن تا اینکه مایند که از لحاظ ظاهری شبیه مین است را پیدا میکنن

زیرنویس فارسی قسمت آخر منتشر شد

داستان درمورد مرد خوشتیپی به اسم جِید است که بخاطر گذشته ی تاریک و مشکلاتش به یه آدمکش حرفه ای تبدیل شده. ماجرای اصلی از جایی شروع میشه که بهش دستور میدن که یک زن رو بکشه.اینکار برای جِید کار راحتیه ولی وقتی میفهمه، هدفش سوفیتا خواهر دوس دختر سابقشه، همه چی پیچیده میشه. حالا دو تا گزینه جلوش هست یا باید اونو بکشه یا باید ازش محافظت کنه....

 زیرنویس فارسی قسمت آخر منتشر شد.

داستان درباره ی لیزا دختر لوس و پولداره که به تازگی از دانشگاه انگلیس فارغ التحصیل شده ولی وقتی که به تایلند برمیگرده متوجه میشه خونواده اش کلی بدهی بالا آوردن واسه همین مجبور میشه برای پرداخت بدهی خونواده اش دنبال کار بگرده. از طرفی دُن نوه ی صاحب یه مزرعه بسیار معروف است که پدربزرگش موقع فوت وصیت کرده که اگه طی یه سال بچه اش به دنیا بیاد، میتونه صاحب مزرعه بشه وگرنه مزرعه به پسرعموش پیت میرسه. دُن و لیزا بخاطر مادر دُن مجبور میشن باهم ازدواج کنن البته در ابتدا دُن و لیزا با این ازدواج مخالفت میکنن ولی مادر دُن تظاهر میکنه که داره میمیره و با احساسات اونا بازی میکنه و از طرفی لیزا بخاطر بدهی خونواده اش، تن به این ازدواج میده...

زیرنویس فارسی قسمت آخر منتشر شد

پلرنگفاه از بچگی توانایی دیدن زندگی های قبلی آدم ها رو داشته به خاطر همین والدینش تصمیم میگیرن که اونو برای درمان به آمریکا ببرن . حالا 20 سال گذشته و پلرنگفاه دیگه توانایی دیدن گذشته رو نداره و به تایلند برمیگرده و به عنوان خبرنگار فعالیت میکنه که در جریان یه بمب گذاری سیتانگ رو میبینه و دوباره توانایی دیدن زندگی گذشته آدم ها رو به دست میاره و متوجه میشه سیتانگ در گذشته عشق حقیقی و واقعیش بوده ...

نسخه زیرنویس فارسی چسبیده منتشر شد

مای یک سلبریتی معروف است، او قرار است با مرد رویاهایش ساروت ازدواج کند روز عروسی فرا می رسد. کاده هم یک مرد خوشتیپ و ثروتمند است که قرار است با دختر آرزوهایش پین ازدواج کند. روز موعد رسیده این چهار نفر به سمت محل مراسم ازدواج در حرکت هستند تا اینکه حقیقت تلخی آشکار میشود…!